به نظر شما در راستای حرکت سریع انقلاب اسلامی چه موانعی وجود دارد.
اصلا ایراد کار از کجاست؟
چه جاهایی کوتاهی شده؟
بخش فرهنگ ، اقتصاد ، سیاست و ... به نظر شما مشکلات اساسی انقلاب از کجا سرچشمه می گیرند؟
مطرح کنید هر چند فکر می کنید ساده هستند.
چه راه حلهایی وجود دارد؟
پیشنهادات خود را در رابطه با موضوعات مختلف ارائه دهید.
یاعلی
به گزارش رجا ، کنفرانس «محور اضطراب؛ گزینه های پیش روی آمریکا در برابر ایران» در شورای روابط خارجی در واشنگتن برگزار شد.
سخنرانان این جلسه کنت پولاک کارشناس ارشد انسیتوی مطالعات بروکینگ و امور ایران، رویتا کیه کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجی و نویسنده کتاب «ایران پنهان - مغایرتها و قدرت در جمهوری اسلامی« بودند.
این جلسه پرسش و پاسخ شورای روابط خارجی در واشنگتن توسط باربارا خبرنگار یو اس ای تودی که چندین بار به ایران سفر کرده اداره شده است.
گزارش رادیو آمریکا از این جلسه حاکی از آن است که :یکی از اهداف این جلسه معرفی کتاب جدید «رویتاکیه» کارشناس ارشد امور خاورمیانه در شورای روابط خارجی با عنوان «ایران پنهان - مغایرت ها و قدرت در جمهوری اسلامی« بوده است.
رویتاکیه در کتاب جدید خود می گوید، ریشه تمام اختلافات میان ایران و آمریکا در عدم درک درست متقابل است.
روتاکیه، ایران را علیرغم ساختار ترکیبی انتخابی و انتصابی در رهبری، بسیار متفاوت با عراق و کره شمالی می داند و معتقد است قرار دادن ایران در محور شرارت بی توجهی به پیچیدگی های سیاسی و کشاکش های فرهنگی در ایران است.
رویتاکیه می گوید: تضادهای موجود در ساختار قدرت در ایران انعکاس خواسته های نیروهای مذهبی و غیرمذهبی شکل دهنده انقلاب57 بوده است، چالشی که امروز نیز ادامه دارد.
به باور رویتاکیه در میانه بحرانهای موجود داخلی، ایران در پی یافتن هویت خویش در جامعه جهانی است. رویتاکیه، شکست مذاکرات خاویرسولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران را نتیجه مخالفت احمدی نژاد با طرح تعلیق سه ماهه غنی سازی اورانیوم با هدف پیوستن آمریکا به مذاکرات هسته ای با ایران می داند.
دیگر سخنران جلسه شورای روابط خارجی کنت پولاک کارشناس ارشد انستیتو بروکینگ معتقد است، باتوجه به نبود یک گزینه مورد قبول حدود سه تا شش ماه با بن بست دیپلماتیک در برابر ایران روبه رو خواهیم بود تا نتیجه انتخابات کنگره آمریکا، مذاکرات شش جانبه با کره شمالی با هدف ارزیابی میزان همکاری چین و اوضاع عراق روشن شود.
به اعتقاد پولاک، پیروزی احتمالی دمکرات ها پیشبرد اهداف تندروها در واشنگتن را دشوار خواهد کرد و وخامت اوضاع در عراق ضرورت بهره گیری از کمک ایران را قوت می بخشد.
پولاک و رویتاکیه، هر دو معتقدند، نباید پیش شرطی برای مذاکره با ایران قائل شد.حال که مذاکرات هسته ای با بن بست روبه رو است، مذاکرات بر سر عراق را می توان به عنوان راه خروج در نظر گرفت.
رویتاکیه معتقد است، تبدیل احمدی نژاد به دومین بازیگر صحنه سیاسی ایران، نتیجه وضعیت نسبتا خوب اقتصادی در ایران و موفقیت طرح احمدی نژاد رای بسیج مردم در پس برنامه هسته ای است و تنها راه کاهش قدرت او ضربه زدن به اقتصاد ایران از طریق تحریم های بین المللی سنگین است.
رادیو آمریکا تصریح کرد: هردو کارشناس معتقدند تنها از طریق تحریم می توان به دیگر بازیگران صحنه سیاسی ایران قبولاند احمدی نژاد با این سیاست ها بیش از آنکه برای کشور مفید باشد، مضر است. آن ها می گویند تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به امکان تولید جنگ افزار هسته ای بالا بردن هزینه اقتصادی و سیاسی این برنامه است
بسم رب الحجه(عج)
هفته ای دیگر گذشت و امشب باز شب جمعه است. امام(عج) سخت امیدوار است تا طی این هفته، دیگر خلق نبودش را حس کرده باشند، به ضرورت حضورش پی برده باشند و او را و ظهورش را آنقدر خالصانه خواسته باشند تا این جمعه دیگر فرمان قیام صادر شود. امیدوار است که شیعیانش آنقدر مقدمات ظهورش را فراهم آورده باشند و آنقدر خود و جامعه را برای پذیرش امر فرج سازماندهی کرده باشند و خلاصه آنقدر آماده باشند که تا صبح از شوق خواب به چشمشان نیاید.
* * *
دو کوچه بالاتر از موقعیت امام(عج) ، بازار ها شلوغ است و ترافیک پیاده رو ها و پاساژ ها کم از ترافیک همت ندارد. تالارها آغاز زندگی مشترک زوج های جوان را به رقص و طرب ایستاده اند؛ پارک ها و شهربازی ها پر از سر و صدا و قهقهه بچه ها و بچه تر هاست (!) آنهایی که دیشب محور تهران- چالوس را طی می کردند امشب همبازی دریا و ساحل اند. بچه ها اجازه دارند تا نصف شب پای تلویزیون دراز بکشند و فردا خورشید وسط آسمان باشد و آنها وسط رختخواب. فامیل، شب جمعه دور هم جمع می شوند؛ یکی از معاملات اش در هفته گذشته صحبت می کند و دیگری پشت سر همسایه غیبت. جمعی هم که خود را بیش از همه به امام(عج) نزدیک می دانند در مسجدی بزرگ، مجلل، دلباز و البته خلوت مشغول زمزمه دعای کمیل هستند و عاجزانه پاس شدن چک ها یا واحدهای دانشگاهشان را از خدا و امامشان مسئلت دارند !
* * *
دم دم های صبح جمعه است. امام(عج) اصحابی را که گردش جمع آمده اند می شمرد. 1...2...3... 4...5... همین؟! اصحاب سرشان را پایین می اندازند و امام(عج) سر به آسمان بلند می کند. زیر لب چیزی زمزمه می کند و رو به اصحاب می گوید: بروید تا هفته بعد ! و خودش بر می گردد به همان دو کوچه بالاتر. می خواست علم اش را در اختیار اصحاب بگذارد؛ می خواست صبرش را، قدرتش را، ایمان و یقین اش را... می خواست شمشیر ها را تقسیم کند؛ می خواست مسئولیت ها را تفویض کند. اگر قیام می کرد... بااین وضع اگر قیام می کرد اول، راهش را می گرفتند، بعد آب را بر رویش می بستند. و از ساعتی دیگر جنگ آغاز می شد. اما چه جنگی؟! با همان نسبت 72 نفر به سی هزارنفر؟ یا کمتر؟ یکی یکی اصحاب کشته می شدند، لحظه آخر امام(عج) خود را بالای سرشان می رسانید و لبخند رضایتی بدرقه سعادت اخروی و ابدیشان می کرد. اما آیا بستری که تکامل بشریت را تا مقام خلیفه اللهی – همان که به خاطرش خلق شده- برساند آماده می شد؟
* * *
دم دم های صبح جمعه است. مردم غالبا خوابند؛ چون امروز جمعه است و همه جمعه ها را بالاخص صبح جمعه را زمان استراحت می دانند (!) همه برای خوابیدن و خواب ماندن توجیه کامل چه از نظر عقل، چه از نظر شرع و چه از نظر عرف دارند پس می خوابند. یکی هم دست دیگری را گرفته و کوه های اطراف تهران را آباد می کند. در مهدیه تهران هم جمعی ندبه می خوانند اما نمی دانم چرا هر هفته می خوانند و هفته بعد هم دوباره فقط باید بخوانند.
* * *
انگار ظهر شده است. اگر امام(عج) قیام می کرد الان همه اصحاب را شهید کرده بودند و خود امام(عج) هم هزاران زخم بر پیکر داشت که افتاده بود. کسی روی سینه اش نشسته بود با خنجری برهنه در دست.
- حق به جانب می گویند: خب اگر «هل من ناصر» اش را شنیده بودیم شاید کمکش می کردیم!
چندی پیش کسی صادقانه می گفت: «اگر ما همعصر با واقعه کربلا بودیم اگر چه شاید جزء سپاهیان عمر سعد قرار نمی گرفتیم اما از سپاهیان امام حسین(ع) هم نبودیم ها ! » پرسیدم:«یعنی چی؟! چطور؟ » گفت: «می گویند ظهر عاشورا در فاصله چند فرسخی از کربلا یعنی دقیقا زمانی که بزرگترین واقعه تاریخ در حال وقوع است در روستایی مردم مشغول دوشیدن شیر بزان و رسیدگی به امور جاری زندگی شان بودند. با این که از قضیه کربلا بی خبر هم نبودند. خب ما هم با این وضع تعلق و وابستگی ها جزء همان مجموعه منفعل بودیم دیگه. مگه نه؟» دیدم بیراه هم نمی گوید.
* * *
انگار ظهر شده است. دیگر همه از کوه برگشته اند. ساحل خزر هم آرام آرام خلوت می شود. بعضی هم بالاخره چشمشان را باز می کنند و می بینند که ساعت، لنگ ظهر را نشان می دهد. بعضی فکر این هستند که از شنبه سری جدید سیم کارت ها واگذار می شود و بعضی فکر امتحانی که شنبه قرار است استاد بگیرد. و هیچ کس فکر امتحانی که امروز داشته نیست.
* * *
دیگر عصر جمعه است. حتی آنهایی که همین الان در اوج خوشی هستند آرام آرام دلتنگی همیشگی عصر جمعه را حس می کنند. تقریبا همه از بچگی تا الان بار ها از بزرگتر ها پرسیده اند که «چرا عصر جمعه اینقدر دلگیر است؟» و هیچ کس تا کنون جواب درست و حسابی برای این پرسش اش نشنیده است.
کسی نگفت اولین جمعه ای که این دلتنگی را حس کردی اولین هفته ای بود که کاری از دستت برای ظهور امام(عج) بر می آمد و نکردی. و از آنروز هر جمعه دلت می گیرد. انگار هر هفته می توانی برای تعجیل در ظهور کاری کنی و نمی کنی.
با این وضع عدم آمادگی من و تو و جامعه، در صورت قیام امام(عج)، سرنوشت منتقم خون حسین(ع) نیز چیزی غیر از سرنوشت حسین(ع) نخواهد بود.
هر جمعه ی بدون ظهور، عاشورای مهدی(عج) است و تو برای اینکه علت دلتنگی ات را بیابی عصر روزهای جمعه چشمت را باز کن و ببین. ببین در همان لحظات دلگیر سر امام زمانت را بر سر نی می بینی؟
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت به درگاه الاهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی 60 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یه ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و بحث دینی و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!
چقدر خنده داره که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم اما به آخرین ردیف یک مکان مذهبی مثل مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما برای بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روز نامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان ائمه و قرآن رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنید به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته شود همه جا را فرا می گیرد اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنوید دو برابر در مورد گفتن و یا نگفتن اون فکر می کنید!
خنده داره . اینطور نیست؟!
دارید می خندید؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفارو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاس گذار باشید که او خدای اعلی و دوست داشتنی است.
آیا این خنده دار نیست که وقتی که می خواید این حرفارو به بقیه بزنید خیلی ها رو از لیست خودتون پاک می کنید بخاطر اینکه مطمئنید که اونها به هیچ چی اعتقاد ندارند؟!!!
خنده داره؟ ...... تاسف آوره.
نهضت یاریگران انقلاب اسلامی کار خودشو از گروه یاهو از یک سال پیش آغاز کرد.
امیدواریم با تشکیل گروههای تخصصی تر و بهره مندی از صاحبنظران و کارشناسان متعهد، متخصص و دلسوز کمکی هرچند ناچیز به این ملت و انقلاب کرده باشیم.
نهضت یاریگران انقلاب اسلامی دست همه ی دلسوزان و خدمتگزاران انقلاب را به گرمی میفشارد.
یاعلی ...